سفارش تبلیغ
صبا ویژن


آسمان را دریاب

پشت دیوارایی که خودمون تا آسمون کشیدیم ، زندونی شدیم . تمام

منظره ی شهرمون دوده و غبار و مریضی و امثال این ها . شهر آدما

قدیم این طور نبوده یه آسمون آبی داشته و یه زمین سر سبزاما حالا

                       شهر تهران

چی ؟ حالا حتی اگه تموم شهر رو هم پر از گل و گیاه کنیم به زیبایی

نمی رسیم .  شاید خود من هم منظره شهر رو به امکانات و رفاه و خیلی

چیزای دیگش بفروشم اما منظره شهر دلا هم عوض شده آسمون شهر

دلا سال هاست که غبار گرفته . توی دلا هم دیوارایی تا آسمون کشیدیم

دیگه کمتر کسی با دیدن یه پرنده زخمی دلش به رحم میاد . تو دنیای

امروز دیگه آدما هم به داد هم دیگه نمی رسن . امروز مردم جلو دروازه

دل هاشونم پر کردن از محافظ تا مبادا کسی یا چیزی بتونه دزدکی وارد

دلاشون بشه . الان دیگه ورود و خروج به دل ها هم ساعتی شده . این

روزا با گذشتن از چند کیلو متر می شه از دنیایی به یه دنیای دیگه رفت .

یه جا مردم دارن تو امکانات غرق می شن و بازم ناراضی اند ولی یه کم

اون طرف تر مردم با این که گیر نون شبشونن ، خدا رو شکر می کنن .

تا کی قراره دنیامون این طور بمونه؟ تا کی قراره سنگ دل باشیم ؟ تا کی

باید (ما) ، ما باشیم ؟

 


نوشته شده در جمعه 91/12/18ساعت 4:29 عصر توسط تک ستاره نظرات ( ) | |

قالب ساز طراح قالب


کد ماوس





کد ماوس