سفارش تبلیغ
صبا ویژن


آسمان را دریاب

زیبا تر از گل شبدر چشم گشودی . به رویت خندیدند . نه از روی لطف نه از مهربانی .

گل شبدر

به سخره گرفتند تمام زیباییت را که خلق خالق بود . حکیمی چشم بر تو دوخت . زیر لب

سهراب گونه گفت : زیباست . شنیدند و قهقهه زدند و دیوانه خواندنش . گذشت ...

  گذشت و به عشق جلوه گری تمام زیبایی سیرت را فروختی.گذشت و جماعت نادان

پر ادعا دیدندت . لبخند زدند . این بار از لطف . زیبا خواندنت . حکیم گذر کرد و زیر لب

  گفت : در عجبم ک چگونه آن عظمت را ب این ذلت فروختی. در آن حجم هیاهو

نشنیدند و تو شنیدی . عقل از میان آن همه زنجیر خود ساخته ات سرک کشید و تو چه

غریبانه و مسکوت به لرزش چانه ات در آینه زمان چشم دوختی . عقل فریاد زد : امان

از جماعت نادان و امان از عقل به زنجیر کشیده شده .

 

 


نوشته شده در جمعه 93/5/31ساعت 4:51 عصر توسط تک ستاره نظرات ( ) | |

قالب ساز طراح قالب


کد ماوس





کد ماوس